بسم ربی ...
پسر بچه ای نفس نفس میزند : هه هه هه
مادر دست بر زانو می گذارد: یاعلی
و بلند می شود
پسر بغض کرده
مشت گره کرده
مادر اما با این که نمی بیند
با اینکه درد دارد
دلداری می دهد: آرام کمی آرام تر، چیزی نیست پسرم
به گمانم فقط کمی کمرم...